جدول جو
جدول جو

معنی فلفل صغیر - جستجوی لغت در جدول جو

فلفل صغیر
(فِ فِ لِ صَ)
پنج انگشت. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به فلفل بری و فنجنگشت شود
لغت نامه دهخدا
فلفل صغیر
پنجنگشت از گیاهان
تصویری از فلفل صغیر
تصویر فلفل صغیر
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(فِفِ لِ کَ)
درختی است بسیار زیبا از تیره موردها که ارتفاعش حدود ده متر میرسدو در آمریکای مرکزی و ونزوئلا میروید و در جاماییکا و هند نیز کاشته میشود. گلهایش سفید و معطر است و میوۀ آن را بنام فلفل جاماییکا نیز می نامند. میوۀ این گیاه کروی شکل و کمی از فلفل سیاه درشت تر است. در حالت نارسی سبزرنگ است و پس از رسیدن قرمز می شود. طعم آن معطر و سوزاننده. کمی از فلفل سیاه ملایم تر و بویش شبیه بوی دارچین و میخک است. جدار میوۀ فلفل کبیرشامل کیسه های اسانس دار است که در اسانس آن حدود 65 درصد اوژنول یافت می شود. گرد این گیاه از لحاظ آنکه طعم و بوی معطری شبیه میخک و دارچین و فلفل و جوز بویا دارد به چهار ادویه موسوم است و بطور چاشنی به اغذیه افزوده میشود و در معطر کردن بعض محصولات دارویی به کار میرود. فلفل انگلیسی. فلفل افرنجی. فلفل جاماییکا. فلفل جمایکا. فلفل حلو. چوب هندی. خشب هندی. (از فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
تصویری از فلفل کبیر
تصویر فلفل کبیر
چوب هندی چوبه هندی
فرهنگ لغت هوشیار